در اولین قسمت مستند «کیهان: یک ادیسه فضا-زمانی»، «نیل دگریس تایسون» تلاش میکند آدرس کیهانی فضا-زمانی زمین را بیان نماید. به این معنی که محل فعلی زمین در فضا و زمان کجا است. اما همیشه نگاه بشریت به جهان و شناختش از محل زمین در فضا و زمان به این شکل نبوده است. به همین دلیل با زندگی «جوردانو برانو1» فیلسوف قرن ۱۶ همراه میشویم تا با رنجی که علم برای کسب «قدرت پرسشگری» به دست آورد آشنا شویم. قدرتی که مقدمه علم است و هر چه امروز ماحصل علم میدانیم به وجود این قدرت در دانشمندان بستگی داشته و دارد.
یکی از مهمترین دوران در ممانعت از پیشرفت علم، دوران سلطه کلیسا و دادگاه تفتیش عقاید بود
در این قسمت با سفینهای که ما را در فضا و زمان به سیر و سفرخواهد برد آشنا میشویم. تایسون سوخت این سفینه را «تخیل» و «علم» میداند. تخیل به پرواز درمیآید و از هرچه که میخواهد «پرسش» میکند. و در پس آن علم وارد میشود و با مشاهده سعی در آزمون و خطای پاسخها مینماید. اگر پاسخی با مشاهدات ناسازگار بود، آن را به گوشهای نهاده و طرد مینماید و اگر پاسخی با مشاهدات سازگار بود، به بسط و گسترش آن میپردازد. جلوگیری از پرسشگری به دلیل سست شدن پایههای قدرت یکی از آفاتی است که میتواند علم را از کارکرد خود خارج نماید.
تخیل جوردانو برانو از خلقت کیهانی نامتناهی توسط خالق نامتناهی
آنچه در «علم تجربی» معیار قضاوت است، مشاهده و آزمون و خطاست. به همین دلیل علم درمورد چیزی که مشاهده نشده است نمیتواند اظهار نظری نماید. با گذشت زمان، مشاهدات بیشتری صورت میپذیرد و در مواردی، پاسخی که تا پیشتر با مشاهدات سازگار بوده است، میتواند دیگر ناسازگار باشد. این اتفاق بارها در تاریخ علم روی داده است. در واقع علم تجربی تنها میتواند «پاسخهای احتمالی» را تنها برای برخی پرسشها که قابلیت مشاهده و آزمون و خطا دارند، تعیین نماید. پاسخهایی که قطعیتی ندارند و در گذر زمان میتوانند تغییر کنند.
مرز کیهان مشاهدهپذیر، آخرین بخش از آدرس کیهانی و جایی که علم ورای آن را ندیده است و نمیشناسد
راوی دانای کل
این مستند، در راستای ترویج علم است به همین دلیل به کمک فنون سینمایی در تلاش است جایگاه علم را در ذهن مخاطب بالا ببرد. به همین دلیل دست به مطلقانگاری میزند. از طرفی با هر آنچه که غیر علمی است، در تضاد است. پاسخهای احتمالی علم برای جهان را به عنوان حقایق جهان خلقت نشان میدهد و کلیسا را به عنوان نماد ضد علم مورد سؤال قرار میدهد.
تصویری تخیلی از لحظه مهبانگ2 به عنوان اولین لحظه خلقت و حضور راوی در کادر تصویر
به طور مثال یکی از فنون مورد استفاده برای بالا بردن جایگاه علم استفاده از راوی به عنوان دانای کل برای بیان پاسخهای علم درمورد کیهان است. راوی نه به صورت صدای خارج از قاب که به عنوان یکی از عناصر اصلی در کادر تصویر قرار میگیرد و به صورتی وقایع کیهان روایت میشود که گویی در تسلط و شناخت کامل وی است. از طرفی مخاطب میداند، راوی یک اخترفیزیکدان است و به عنوان نماینده علم در این مستند حضور دارد. به همین دلیل عالم در محضر راوی است که راوی نیز نماینده علم است. پس حضور راوی دانای کل در مستند به معنی دانای کل بودن علم نسبت به طبیعت است.
*منتشر شده در سایت مدرسه هنر و رسانه آینه
————————————
1) Giordano Bruno
2) Big Bang
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.