در دوازدهمین قسمت از مستند «کیهان: یک ادیسه فضازمانی» به مهمترین خطر در کمین برای نابودی بشر در سیاره زمین آشنا میشویم. ابتدا گذشته سیاره زهره و شباهت احتمالی آن با زمین بیان میشود و در ادامه مسیری که پیمود تا به جهنمی سوزان تبدیل شود. دلیل این تغییر در اثرات گلخانهای است. جایی که روز به روز مقدار دی اکسید کربن در جو سیاره زهره بیشتر شد و آن را به وضع فعلی در آورد.
دی اکسید کربن تولیدی انسانها دلیل اصلی گرمایش زمین و تغییر اقلیمی
مقدار دی اکسید کربن موجود در جو به عوامل مختلفی وابسته است که هرکدام در طی این قسمت معرفی میشود. اثر فصول، اثر اقیانوسها و جلبکهای تک سلولی موجود در آنها، اثرات فوران آتشفشانها اما همه اینها تا به حال توانسته است مقدار دی اکسید کربن موجود در جو را کنترل نماید و زمین را سیارهای دارای حیات نگه دارد و از سرمای بسیار و یا گرمایش بسیار آن جلوگیری کند. اما پس از انقلاب صنعتی، حجم دی اکسید کربن افزوده شده به جو به وسیله انسان، بی سابقه است و موجب گرمایش سیاره زمین شده است. گرمایشی که خود میتواند مسبب آزادی بیشتر دی اکسید کربن در جو و گرمایش مضاعف گردد. سیاره زمین در حال ورود به یک حلقه با بازخورد مثبت است به این معنی که در حال تشدید اثرات است. اگر این وضعیت به مرز برگشتناپذیری برسد، سیاره زمین نیز به مانند سیاره زهره به جهنمی سوزان که قابلیت سکونت حیات را نخواهد داشت بدل خواهد شد.
استفاده از انرژیهای پاک به جای استفاده از سوختهای فسیلی، راه نجات زمین است
اما علم میتواند در این مسیر به نجات سیاره زمین کمک کند. علم استفاده از سوختهای پاک که منشأ همه آنها خورشید است را پیشنهاد میکند. استفاده از نور خورشید به صورت مستقیم و یا استفاده از انرژی باد که خود حاصل از تأثیر خورشید بر جو زمین است از مهمترین راهکارهای علم برای نجات زمین است.
زاویه بدن و سر در تعریف جایگاه راوی و دوربین
یکی از مهمترین عناصر در سراسر این مستند، راوی آن «نیل دگریس تاسون» است. این اخترفیزیکدان که پیش از این در برنامههای مختلف تلویزیونی حضور داشته است و به عنوان یک مروج علم شناخته میشود، در این مستند نه تنها به روایتگری پرداخته است، بلکه بازیگری کرده است. اما آنچه به عنوان فن سینما میتوان به آن اشاره نمود، نقشی است که وی در تعریف جایگاه خود و دوربین ایفا کرده است. در بسیاری از نماها شاهد آن هستیم که بدن راوی به سمت اتفاق و پدیده طبیعی در حال وقوع هست اما زاویه سر و چشمان وی به سمت دوربین چرخیده است. زاویه بدن نشان از جهت توجه است و زاویه سر نشان از مخاطب. راوی با نگه داشتن بدن خود به سمت رویدادهای طبیعی، توجه خود را به رویدادهای طبیعی نشان میدهد اما با چرخاندن سر و یا چشمان به سمت دوربین، مخاطب را ندا میدهد. به این شکل است که دوربین نیز جایگاه چشمان مخاطب را ایفا میکند و حتی در نماهایی که تنها صدای راوی را میشنویم، این حس که ما در حال تماشای بی واسطه رویداد طبیعی هستیم متبادر میشود.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.