عصرنصر

تراوشات ذهنی یک فراری در عصر نصر

عصرنصر

تراوشات ذهنی یک فراری در عصر نصر

آخرین نظرات
  • ۷ فروردين ۹۸، ۱۴:۴۵ - رضا
    سلام :)

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مقاله نصب شده در پنل‌های دانشگاه صنعتی شریف

امروز ما همه زندانی هستیم. زندانی در شهر، در آپارتمان ها، در دانشگاه ها وشاید در خوابگاه ها. موظف به برخورد با مسائلی تکراری و روزمره و عبور و مرور از مسیرهایی تکراری و پر ازدحام و شاید متشنج! زندانی هستیم که ناهار خود را در دانشگاه و شاید شام را در خوابگاه باشیم. شاید انتخاب های دیگری هم باشد اما فراتر از چند مورد نیست و هرگز آزادی را نخواهیم داشت. ما مجبوریم مطالعه کنیم، شاید از آن راضی باشیم ولی مجبوریم که این مطالعه را یا در ظرف مکانی مشخصی انجام دهیم.

تنها در ذهن هست که آزادیم به هرکجا و هر زمان برویم و هرطور که علاقه داریم روابط اجتماعی خود را رقم بزنیم. آرامش، سکوت و ثبات را شاید تنها در یک مکان تجربه میکنیم و آن مغز ما و ذهن ماست. جایی که در آن آینده را متفاوت از امروز میبینیم و خود را ایده آل تر و روابط اجتماعی مان را متعالی تر... ذهن مکانی است که از وضعیت موجود شاکی هستیم و شاید امیدوار به آینده ای بهتر.