از قدیم این جمله رو شنیدیم که میگن "ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است". از طرفی میگن اگر بچه ای سؤالی پرسید، نیایید جواب رو مستقیم بگذارید کف دستش تا خودش بره جستجو کنه تا استعداد هایی که داره رو شکوفا کنه...
از این که بگذریم؛ ما اومدیم با استفاده یا سوء استفاده از این مثل هرگونه سؤالی رو میپرسیم و بعضی ها هم هرجور که دلشون میخواد میان جواب میدن به این سؤال ها.
یکسری سؤال ها هست که اصلا نباید پرسید. یک تعداد اطلاعات هست که اصلا نباید به عموم منتقل بشه. یک مقداری از داده های جهان مسؤلیت زا هستند و وقتی شما اونها رو بدونی، وظایفی بر تو وارد میشه و در آخر یکسری از اطلاعات هست که به درد من و شما نمیخوره. در این مورد آخر در ادعیه تعقیبات نماز عصر داریم که "الهی اعوذ بک من علم لا ینفع" یعنی خدایا به تو پناه میبرم از دانشی که سودی ندارد.
از این هم بگذریم ولی اینبار بیایید علاوه بر بررسی سؤال پرسیدن برای گرفتن جواب، به قسمت دیگه ای توجه کنیم که اطلاعات میده و اون جایی نیست جز رسانه! یه حرف خیلی عجیب می زنند ملت که آقا رسانه باید آزاد باشه و همینطور رسانه باید همه چیز رو بگه.. نخیر اینطور نیست. رسانه نه میتونه بدین شکل باشه و نباید بدین شکل باشه. رسانه باید اطلاعات مورد نیاز مردم رو بهشون بده و اطلاعاتی که مسؤلیت جدی ای برای مخاطبش ایجاد نکنه. نمیخوام بگم که رسانه های ما الآن بر اساس این حرف اطلاعات رو به مردم میدن، نخیر بدتر از این هم هست و رسانه های ما پر شده از اطلاعات بی ارزشی که بدرد مخاطب نمیخوره...
از این هم میگذرم برای قسمت آخر پست و اون هم اطلاعات روزانه جهان هست.
تعداد شبکه های رادیویی و تلوزیونی و ماهواره ای و همینطور تعداد روزنامه ها و مجلات بسیار بالاست. آیا باید نشست همه را خواند و همه را دید و همه را شنید یا به هر چه گفتند و پخش کردند و نوشتند باید توجه کرد و وقت گذاشت؟ برای انتخاب شنیدن و دیدن و خواندن ِ هرچی و از هرجا، شاخصه ای هست و اون همون شاخص "علم لا ینفع" هست. یعنی ببین به دردت میخوره یا نه! قبل و بعدش فرقی در زندگی و شخصیتت داشته و آیا این تغییر رو به کمالت بوده؟
انسان امروز ایرانی خیلی عصبی و پریشان هست به این خاطر که هر خبری از هرکجا را نه تنها توجه میکند بلکه قبول میکند و با هر خبر دلشوره میگیرد و دغدغه مند میشود. خوب برای چه به این اطلاعات توجه میکنید؟ به نظر بنده تعداد کثیری ازاطلاعات امروز مردم به هیچ دردشان که نمی خورد هیچ بلکه موجب درگیری اضافه مغزشان با مسائل بی ربطی گشته که آنها را از زندگی صحیح دور میکند. البته از زمانی که صرف جمع آوری و تحلیل اطلاعات و دغدغه های ذهنی آن می شود می گذریم. هرطور هم که خود را محافظت کنیم، نمیتوانیم از گناهانی که این بین برای ایجاد، جمع آوری و تحلیل اطلاعات مرتکب میشویم بگذریم.
تنها راه حل برای از بین رفتن این همه مشکل پاک کردن صورت مسئله هست و آن هم محدود کردن اطلاعات ورودی است. حالا هرکسی دوست داره به ما بگه امّل! ما طبق اصل "علم لا ینفع" سخنش رو نمیشنویم... ما برای سخن دیگران زندگی نمیکنیم بلکه برای رضای خدا و سعادت خود زندگی میکنیم...
========================================
پ.ن: شاید این غربال کردن شنیده ها و دیده ها و خوانده ها هم مصداق غربال های روزه داری چشم و گوش و قلب باشد. والله اعلم!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.