«منتشر شده در دفترچه سؤالات مرحله اول هفتمین دوره المپیاد سواد رسانهای»
همزمانی ظهور رادیو و تلویزیون به عنوان رسانههای جمعی(تودهای) که عموم افراد فارغ از سن، جنسیت، سواد و… میتوانستند مخاطب آن باشند، و جنگ جهانی اول و دوم نقش بسزایی در شکلگیری نظریههای تاثیر نامحدود در تاریخ نظریههای ارتباطات داشتند. محققان تا مدتها رادیو و تلویزیون را ابزار تبلیغاتی به شدت مؤثر در راستای به سلطه گرفتن جوامع قلمداد میکردند.
اما با گذشت زمان از دوران جنینی رادیو و تلویزیون و فراگیر شدن این رسانهها و شناخت بیشتر مخاطبان از نحوه کار آنها، مطالعات حاکی از آن بود که دیگر مخاطبان، تاثیر دلخواه فرستندگان را به راحتی پذیرا نمیشوند. در این دوره زمانی، نظریهها در گردشی کامل، از تاثیر محدود رسانهها و نقش فعال مخاطبان در تعامل با رسانهها صحبت میکردند.
هرچند سالها نظریههای تاثیر مشروط رسانهها به دنبال پیدا کردن مؤلفههای مهم و گزارههای شرطی برای تاثیر یا عدم تاثیر رسانهها بودند، با ظهور رسانههای تعاملی همچون رسانههای اجتماعی و بسترهای پخش ویدئو به درخواست، بار دیگر نظریههای تاثیر محدود و نقش مخاطب فعال در مطالعات ارتباطی قوت گرفت.
بخش عمدهای از محققان، اینترنت، رسانههای اجتماعی و بسترهای پخش ویدئو به درخواست را رسانههای مخاطبمحور و ابزار آگاهی و آزادی از سلطه قلمداد میکردند. اما باز هم گذشت زمان از دوران جنینی این رسانه و فراگیر شدن آنها نظرات محققان را از نگاهی یکجانبه خارج کرد.
رسانههای جدید با ایجاد امکان تکثر در تولید محتوا و قابلیت جستجو برای یافتن محتوای مورد نظر، امکان گزینشگری و نفعگرایی را برای مخاطبان بیش از پیش محقق کردند اما حجم انبوه اطلاعات و سیستم شخصیسازی و پیشنهاددهی در رسانههای جدید هدفمندی را کاهش میدهند. همچنین وجود اعلان در رسانههای جدید و نامتمرکز بودن تولید محتوا امکان مقاومت در برابر پیامها را کاهش میدهد.